تار بافی

آراسته

تار بافی

۱,۱۷۱ بازديد
دو نوع بافتن تار عبارتند از راشل که با سوزن های چفتی ساخته می شود و تریکو با سوزن های ریش دار.

راشل
نخ های درشت تر معمولاً برای بافندگی راشل استفاده می شود و اخیراً علاقه به بافتن نخ های اصلی در این ماشین ها وجود داشته است. در ماشین راشل، سوزن ها در یک صفحه فولادی آسیاب شده به نام صفحه ترفند حرکت می کنند. بالای این صفحه، لبه، سطح حلقه های تکمیل شده روی ساقه سوزن را مشخص می کند. هنگامی که سوزن با کشش رو به پایین پارچه و فرورفتگی بین سوزن ها بالا می رود، از حرکت حلقه ها به سمت بالا جلوگیری می شود. میله های راهنما نخ را به سوزن ها تغذیه می کند. در چرخه بافندگی، سوزن‌ها از پایین‌ترین نقطه شروع می‌شوند، زمانی که حلقه قبلی به تازگی بیرون کشیده شده است، و حلقه جدید قلاب سوزن را به پارچه می‌پیوندد. سوزن ها بالا می روند، در حالی که حلقه جدید چفت ها را باز می کند و به ساقه زیر چفت ختم می شود. سپس میله های راهنما از میان سوزن ها می چرخند و میله جلویی یک فضای سوزن را به طرفین حرکت می دهد. هنگامی که میله راهنما به سمت جلوی دستگاه می چرخد، میله جلویی نخ را روی قلاب ها گذاشته است. سوزن‌ها می‌افتند، حلقه‌های قبلی قفل را می‌بندند تا حلقه‌های جدید را به دام بیندازند، و حلقه‌های قدیمی از بین می‌روند. راشل‌ها که در اشکال مختلف ساخته می‌شوند، معمولاً از نظر ساختار بازتر و از نظر بافت درشت‌تر از سایر بافتنی‌های تار هستند.

تریکو
تریکو، بافتنی تار که با دو دسته نخ ساخته می‌شود، با دنده‌های ظریفی که به صورت عمودی روی پارچه و به صورت افقی در پشت آن قرار می‌گیرد، مشخص می‌شود. دستگاه بافندگی تریکو پارچه های سبکی را می سازد که وزن آنها کمتر از چهار اونس در هر یارد مربع است. توسعه آن با اختراع سوزن ترکیبی به اصطلاح FNF تحریک شد، دستگاهی محکم که بعداً از کار افتاد اما سرعت تولید را بهبود بخشید. اگرچه تقریباً نیمی از ماشین‌های تریکو که در حال حاضر استفاده می‌شوند، پارچه‌های ساده را روی دو میله راهنما می‌سازند، اما علاقه فزاینده‌ای به بافتن الگو وجود دارد. در این نوع بافندگی، چرخه تار بافندگی نیاز به کنترل دقیق حرکت میله جانبی دارد که با زنجیره های کنترلی ساخته شده از حلقه های فلزی درشت به دست می آید.

جلوه های ویژه در بافتنی های تار
دامنه بافندگی تار با توسعه رویه‌هایی برای چیدن نخ‌های بدون بافت برای جلوه‌های رنگ، تراکم و بافت (یا منبت کاری) گسترش یافته است، اگرچه چنین نخ‌هایی نیز ممکن است بخشی ضروری از ساختار باشند. برای مثال، به شکلی که به آن «زیگزاگی روی چند ستون» می‌گویند، روی زمین اکثر پارچه‌های راشل، میله جلویی زنجیر قلاب‌بافی یا «ستون‌ها» می‌سازد که با منبت‌های زیگزاگی به هم متصل می‌شوند.

توسعه بافت تار معمولی دستگاه تار بافندگی Co-We-Nit است که پارچه هایی با خواص پارچه های بافته شده و بافتنی تولید می کند. ماشین‌ها باید فقط دو تار تشکیل دهنده تار داشته باشند و حداکثر هشت رشته تار درهم حلقه‌ای بین هر زنجیره از حلقه‌ها وجود داشته باشد. این تارهای تار با یک شبه پود در هم آمیخته شده اند و از یک طرف پارچه ای شبیه پارچه بافته را تشکیل می دهند.

سایر پارچه های درهم آمیخته
تور و توری سازی

محبوبیت توری های دست ساز منجر به اختراع ماشین های توری شد. مدل‌های اولیه به مکانیزم‌های مهندسی پیچیده نیاز داشتند، و توسعه صنعت توری مدرن زمانی آغاز شد که ماشینی برای تولید توری‌های مشابه با توری بروکسل طراحی شد. در Heathcot یا بوبینت، نخ‌های تار چیده می‌شدند که با باز شدن تیرها، نخ‌ها به سمت پایین حرکت می‌کردند. رشته‌های دیگر روی قرقره‌های نازک و مسطح یا بوبین‌هایی که در کالسکه‌های باریکی که می‌توانستند در یک شیار یا شانه در دو ردیف حرکت کنند، پیچیده می‌شدند. کالسکه های حامل بوبین ها در یک طرف نخ های تار عمودی قرار می گرفتند و حرکت آونگ مانندی به آنها داده می شد و باعث می شد که آنها از بین رشته های تار عبور کنند. سپس نخ های تار به طرفین حرکت داده شدند، به طوری که در تاب برگشتی، هر نخ بوبین دور یکی از آنها رد شد. سپس نخ های تار به طرفین در جهت مخالف حرکت کردند، بنابراین یک حرکت پیچیدن کامل شد. علاوه بر این، هر ردیف از بوبین ها توسط یک چرخ دنده رک و پینیون، یک ردیف به سمت چپ و یک ردیف به سمت راست حرکت می کردند. با ادامه این حرکات، نخ ها به صورت مورب روی پارچه قرار گرفتند و تار تحویل داده شد. پیشرفت‌ها در ماشین Heathcot در قرن نوزدهم دنبال شد: ماشین‌های توری ناتینگهام، که عمدتاً برای تولید توری درشت استفاده می‌شوند، از ماسوره‌های بزرگ‌تر استفاده می‌کنند، و نخ‌های الگو به‌طور مستقل روی قرقره‌های مقطع پیچیده می‌شوند. در نوع دیگر، ماشین بارمن، نخ‌های روی کینگ بابین‌ها روی کریرها به هم می‌بافند، گاهی اوقات با نخ‌های تار.


توری شیفلی، نوعی گلدوزی، توسط ماشین‌های مدرن ساخته می‌شود که از نسخه‌ای دستی ساخته شده و از سوزن‌هایی با نقطه‌هایی در انتهای آن استفاده می‌شود. چندین صد سوزن به صورت افقی، اغلب در دو ردیف، یکی بالای دیگری قرار می گیرند. پارچه‌ای که قرار است گلدوزی شود به‌صورت عمودی در یک قاب به امتداد تمام عرض دستگاه نگه داشته می‌شود و سوزن‌هایی که با نخ از قرقره‌های جداگانه تامین می‌شوند، از طریق پارچه به عقب و جلو حرکت می‌کنند. در هر نفوذ یک شاتل به سمت بالا حرکت می کند و نخ را با حلقه سوزن در هم می آمیزد. حرکت هم پارچه و هم نیازles توسط سیستم های ژاکارد کنترل می شود.


بسیاری از انواع توری های ماشینی ساخته می شوند که اغلب با شبکه های هندسی شکل پس زمینه آنها را تشکیل می دهند. قبلا فقط از پنبه ساخته می شدند، اما امروزه اغلب از نخ های الیاف مصنوعی ساخته می شوند. توری بابنت که اساساً یک توری شش ضلعی است، به عنوان پایه ای برای کارهای کاربردی برای جوراب بافی های توری بادوام و در صورت اندازه های زیاد، برای موادی مانند میلینر و روبند استفاده می شود. توری بارمن دارای بافت نسبتاً سنگین و الگوی زاویه ای است. خطوط روان، طناب‌های خطوط سنگین و پس‌زمینه‌های شبکه ظریف معمولاً در دستگاه‌های بارمن ساخته نمی‌شوند.


معرفی نخ های پلی استر مقاوم در برابر نور منجر به احیای پرده های ماشینی ناتینگهام شد. توری لیورس در الگوهای بی‌نهایتی موجود است، زیرا تکنیک ساخت تقریباً از هر نوع نخی استفاده می‌کند. استحکام بالا و هزینه نسبتا پایین نخ های الیاف مصنوعی باعث شده است که توری های شفاف به طور گسترده ای در دسترس باشند.

توری، پارچه‌ای باز که دارای مش‌های باز هندسی شکل است، با مش‌های ریز تا بزرگ تولید می‌شود. قبلاً با دست ساخته می شد، اکنون انواع مختلف آن بر روی ماشین های بافندگی ساخته می شود. انواع پرطرفدار عبارتند از: توری که با توری شش ضلعی ساخته شده و برای لباس‌های رسمی، روبنده و پرده استفاده می‌شود، و توری توری زیبا که کاربردهای مشابهی دارد. تور ماهی، یک نوع درشت با گره‌هایی در چهار گوشه که توری را تشکیل می‌دهند که قبلاً توسط ماهیگیران ساخته می‌شد، اکنون یک پارچه پرده ماشینی محبوب است.

قیطان یا بافتن
قیطان از درهم آمیختن سه یا چند نخ یا نوار پارچه ای ساخته می شود که یک پارچه باریک صاف یا لوله ای را تشکیل می دهد. به عنوان پیرایش و برای کمربند استفاده می شود و همچنین برای ساختن کلاه و قالیچه بافته شده به هم دوخته می شود. بافتنی که معمولاً مترادف با قیطاندن استفاده می شود، ممکن است در معنای محدودتری استفاده شود و فقط برای قیطانی ساخته شده از موادی مانند طناب و نی به کار رود.

پارچه های بدون در هم تنیده
به استثنای نمد، مواد نبافته در مراحل اولیه توسعه هستند. در مورد معنای دقیق اصطلاح نبافته اختلاف نظر وجود دارد، اما یکی از مراجع، پارچه‌های نبافته را به عنوان پارچه‌های نساجی ساخته شده از یک لایه الیافی که به طور تصادفی الیاف یا نخ‌هایی قرار گرفته یا جهت‌دار هستند، تعریف می‌کند.

نمد
نمدها دسته‌ای از پارچه‌ها یا ساختارهای الیافی هستند که از درهم‌تنیدگی پشم، خز یا برخی الیاف مو در شرایط گرما، رطوبت و فشار به دست می‌آیند. الیاف دیگر به تنهایی احساس نمی شوند، اما می توانند با پشم، که به عنوان یک حامل عمل می کند، مخلوط شوند. سه صنعت مجزا از طریق استفاده از این خواص کالاها را تولید می کنند. کالاهای تولید شده نمد پشمی به صورت رول و ورق می باشد. کلاه، هم خز و هم پشم؛ و نمدهای بافته شده، از سفره های نازک بیلیارد تا پارچه های صنعتی سنگین که برای آبگیری در تولید کاغذ استفاده می شود. نمدهای طبقه نبافته به عنوان اولین کالاهای نساجی تولید شده در نظر گرفته می شوند و ممکن است اشارات زیادی به نمد و کاربرد آن در تاریخ تمدن های باستانی یافت شود. قبایل کوچ نشین شمال آسیای مرکزی هنوز با استفاده از روش های بدوی که از دوران باستان به دست آمده است، برای پوشاک و سرپناه نمد تولید می کنند.

پیوند
چندین روش برای ساخت مواد نبافته در حال حاضر به طور محکم ایجاد شده است، و روش های دیگر در حال توسعه است.


در باندینگ چسب، پارچه ها با تشکیل شبکه ای از الیاف، استفاده از چسب، سپس خشک کردن و سخت شدن چسب ساخته می شوند. وب را می توان توسط یک ماشین گارنت یا یک کارت معمولی تولید کرد، چندین لایه برای به دست آوردن ضخامت مورد نیاز روی هم انباشته می شود. چنین تارهایی در عرض ضعیف هستند، اما این استفاده از آنها را برای برخی محصولات نهایی محدود نمی کند. محصول یکنواخت تر از لایه گذاری متقاطع وب حاصل می شود. ماشین های دیگر، مانند Rando-Webber، الیاف را توسط جریان هوا می گذارند.


الیاف موجود در وب ممکن است به روش های مختلفی به هم چسبیده باشند. شبکه ممکن است با امولسیونی از یک چسب پاشیده شود - به عنوان مثال، لاتکس مبتنی بر لاستیک مصنوعی، مشتقات اکریلیک یا لاستیک طبیعی - یا، به‌عنوان جایگزین، می‌تواند روی یک صفحه توری از طریق یک حمام لاتکس حمل شود و اضافی آن خارج شود. توسط یک جفت غلتک چسب ها همچنین ممکن است به صورت فوم یا پودر ریز اعمال شوند. الیاف ترموپلاستیک را می توان در ترکیب گنجاند و در هنگام گرم شدن به یکدیگر متصل می شوند و به جرم الیاف استحکام می بخشند.


محصولات نبافته با پیوند مکانیکی (یا منسوجات غیر بافته با پیوند الیافی) تارهایی هستند که با ابزارهای مکانیکی تقویت می شوند. تار، که گاهی اوقات توسط یک ضماد پنبه ای نازک در وسط یا با نخ های بافت دار که در طول آن توزیع شده است، تقویت می شود، توسط سوزن های خاردار نصب شده در یک تخته سوزنی سوراخ می شود. الیاف در تار توسط خارهای سوزن گرفته می شود و درهم تنیدگی افزایش یافته حاصل، محصول فشرده ای را به وجود می آورد که برای بسیاری از اهداف به اندازه کافی قوی است. دستگاه های نوین سوزن نمد یا پانچ 900 ضربه در دقیقه انجام می دهند و انتخاب سوزن مناسب بر اساس الیاف در حال پردازش و محصول مورد نظر است.


دستگاه Arachne، شناخته شده ترین واحد برای اتصال دوخت، بسیار شبیه به یک دستگاه تار بافندگی عمل می کند. شبکه الیافی به داخل دستگاه وارد می شود و بخیه ها توسط یک سری سوزن که در حدود هشت میلی متر قرار گرفته اند ساخته می شود.جدا از هم، به شبکه استحکام طولی می بخشد. استحکام جانبی توسط فعل و انفعالات فیبر ایجاد می شود. این محصولات برای اهداف بسیاری جذاب هستند و می توان آنها را با استفاده از رزین های پلی استر بهبود بخشید تا مقاومت به سایش آنها افزایش یابد و با پیش تراکم ترموستات برای کاهش تمایل آنها به قرص (مثلاً ایجاد گره های کوچک) بهبود یابد. یک دستگاه جدید متصل به دستگاه Arachne اجازه می دهد تا انتهای پود را در هر دوره معرفی کنید و جلوه های رنگی را ممکن می کند. ماشین آلات آرالوپ پارچه لوپ شمع مناسب برای حوله و پوشش کف تولید می کند.


در سال 1958 سه دستگاه خیاطی-بافندگی در آلمان شرقی اختراع شد. در فرآیند ماشین مالیمو، نخ‌های تار روی نخ‌های پرکننده قرار می‌گیرند و با نخ سوم به هم دوخته می‌شوند. ماشین مالیوات یک تار از الیاف را با نخ دوخت در هم می‌پیوندد و جلوه درزهای موازی می‌دهد. ماشین مالیپول با دوختن شمع حلقه از طریق پارچه پشتی، پارچه پرز یک طرفه تولید می کند. یک فرآیند جدید بریتانیایی، پارچه‌های دو طرفه تری به نام Terrytuft را با قرار دادن نخ شمعی در پشتی و گره زدن آن در موقعیت خود می‌سازد.

تارهای ساخته شده از نخ هایی که هسته آن از یک پلیمر و غلاف بیرونی از ماده دیگری که نقطه نرمی کمتری دارد، ممکن است به آرامی فشرده شوند و سپس تا دمای مناسب گرم شوند. نخ هسته در نقاط اتصال به هم جوش می زند و توده الیاف را به هم متصل می کند. محصولات ساخته شده به این روش به عنوان پارچه های صنعتی، روکش ها و خطوط داخلی استفاده می شود.

لمینیت
اتصال پارچه ای به پارچه دیگر توسط چسبی مانند لاستیک طبیعی از دیرباز در تولید لباس های بارانی مرسوم بوده است. مواد کامپوزیتی بعداً با چسباندن یک لایه پلی اورتان یا فوم دیگر به یک پارچه نساجی معمولی به هم متصل شدند. این دو جزء با اتصال شعله ای یا چسبی به شکل یک پوشش پیوسته، به صورت نقطه ای یا به صورت پودر به هم چسبیده بودند. این فرآیند لمینیت تا اتصال دو لایه پارچه گسترش یافته است. هر لایه پارچه می تواند کاملاً نازک باشد و مقدار و نوع چسب به گونه ای انتخاب می شود که حداقل سفت شدن را اضافه کند. چنین موادی کاربردهای متنوعی دارند. به عنوان مثال، یک پارچه پوشش ممکن است به یک آستر متصل شود. کامپوزیت های پایدار ابعادی را می توان از لایه های پارچه ای ساخت که به خودی خود از نظر ابعادی ناپایدار هستند. پارچه های بافتنی استات اغلب به عنوان ماده پشتی در لمینت ها استفاده می شود.

فرآیندهای تکمیل نساجی
روش ها و فرآیندهای اساسی
اصطلاح تکمیل شامل تمام فرآیندهای مکانیکی و شیمیایی است که به صورت تجاری برای بهبود مقبولیت محصول به کار می‌رود، به جز آن دسته از روش‌هایی که مستقیماً با رنگ‌آمیزی مرتبط هستند. هدف از فرآیندهای مختلف تکمیل این است که پارچه از ماشین بافندگی یا قاب بافندگی قابل قبول تر برای مصرف کننده باشد. فرآیندهای تکمیل شامل درمان های آماده سازی قبل از درمان اضافی، مانند سفید کردن قبل از رنگرزی است. درمان، مانند لعاب، برای افزایش ظاهر. اندازه، تاثیر بر لمس؛ و درمان هایی که خواصی را برای افزایش کارایی اضافه می کنند، مانند پیش کوچک شدن. پارچه های تازه شکل گرفته عموماً کثیف، خشن و غیرجذاب هستند و برای تبدیل به یک محصول مطلوب به مهارت قابل توجهی نیاز دارند. قبل از درمان، پارچه های ناتمام به عنوان کالاهای خاکستری یا گاهی اوقات، در مورد ابریشم، به عنوان کالاهای گریژ شناخته می شوند.

اتمام قبلاً شامل تعداد محدودی از عملیات نسبتاً ساده بود که در طول سال ها از روش های دستی تکامل یافته بودند. مهارت تمام کننده های انگلیسی و اسکاتلندی به طور گسترده ای شناخته شده بود، و بسیاری از پارچه های بریتانیایی شهرت بالای خود را مدیون تخصص تکمیل کننده است. روش های تکمیل مدرن پیشرفته تر از طریق تحقیقات شدید و تخیلی به دست آمده است.

درمان های مقدماتی
غالباً لازم است قبل از اعمال سایر فرآیندهای تکمیلی روی پارچه تازه ساخته شده، مقداری عملیات آماده سازی انجام شود. هر گونه ناخالصی باقی مانده باید حذف شود و افزودنی هایی که برای تسهیل فرآیند تولید استفاده می شوند نیز باید حذف شوند. برای افزایش سفیدی یا آماده شدن برای اعمال رنگ ممکن است نیاز به سفید کردن باشد. برخی از پرکاربردترین فرآیندهای آماده سازی در زیر مورد بحث قرار می گیرند.

سوزاندن و ترمیم
اجناس تازه ساخته شده که مکرراً دارای نقص هستند، به دقت بررسی می شوند و عیوب معمولاً با عملیات دستی تعمیر می شوند. اولین بازرسی از پارچه های پشمی و فرسوده را پرچ می گویند. سوخاری که عمدتاً روی پارچه‌های پشمی، نخی، ریون ریسی و پنبه‌ای اعمال می‌شود، فرآیندی است که برای از بین بردن هر گونه ماده خارجی باقی‌مانده، مانند فرزها و همچنین، هر گونه نخ شل، گره، و ورقه‌های نامطلوب استفاده می‌شود. ترمیم که اغلب برای پارچه های پشمی و پود ضروری است، عیوب مانند سوراخ یا پارگی، نخ های شکسته و نخ های تار یا پود از دست رفته را از بین می برد.

آبشستگی
هنگامی که بر روی کالاهای خاکستری اعمال می شود، تمیز کردن موادی را که در طول تولید نخ یا پارچه به الیاف چسبیده اند، مانند خاک، روغن، و هر گونه سایز یا پرز اعمال شده روی نخ های تار برای تسهیل بافت از بین می برد.

بلیچینگ
بلیچینگ، فرآیند سفید کردن پارچه با حذف رنگ طبیعیr، مانند برنزه شدن کتانی، معمولاً با استفاده از مواد شیمیایی انتخاب شده بر اساس ترکیب شیمیایی الیاف انجام می شود. سفید کردن شیمیایی معمولاً با اکسیداسیون، از بین بردن رنگ با استفاده از اکسیژن، یا با کاهش، حذف رنگ با هیدروژناسیون انجام می شود. پنبه و سایر الیاف سلولزی معمولاً با پراکسید هیدروژن قلیایی گرم شده درمان می شوند. پشم و سایر الیاف حیوانی در معرض عوامل کاهنده اسیدی مانند دی اکسید گوگرد گازی یا مواد اکسید کننده قلیایی ملایم مانند پراکسید هیدروژن قرار می گیرند. الیاف مصنوعی، زمانی که نیاز به سفید کردن دارند، بسته به ترکیب شیمیایی آنها، ممکن است با عوامل اکسید کننده یا کاهنده درمان شوند. پنبه ها اغلب توسط یک سیستم مداوم تمیز و سفید می شوند.

Mercerization
مرسریزاسیون فرآیندی است که برای پنبه و گاهی اوقات برای ترکیبات پنبه برای افزایش درخشندگی (در نتیجه بهبود ظاهر)، بهبود استحکام و بهبود میل آنها به رنگ‌ها اعمال می‌شود. این فرآیند، که ممکن است در مرحله نخ یا پارچه اعمال شود، شامل غوطه وری تحت کشش در محلول سود سوزآور (هیدروکسید سدیم) است که بعداً در اسید خنثی می شود. این درمان باعث تورم دائمی فیبر می شود.

خشک کردن
آبی که در مراحل مختلف فرآوری نساجی استفاده می شود، در پارچه ها جمع می شود و رطوبت اضافی در نهایت باید حذف شود. از آنجایی که گرمایش تبخیری پرهزینه است، در مرحله اول خشک کردن از روش های مکانیکی برای حذف حداکثر رطوبت استفاده می شود. چنین روش هایی شامل استفاده از سانتریفیوژها و روش پیوسته با استفاده از رول مکش خلاء است. سپس هر گونه رطوبت باقی مانده با تبخیر در خشک کن های گرم شده حذف می شود. انواع مختلفی از خشک کن ها با انتقال پارچه آرام از داخل محفظه در حالی که به صورت حلقه ای پوشیده شده اند، با استفاده از یک قاب برای محکم نگه داشتن لبه ها در حالی که پارچه در داخل محفظه حرکت می کند، و عبور دادن پارچه از روی یک سری استوانه داغ عمل می کنند. از آنجایی که خشک شدن بیش از حد ممکن است دست سختی ایجاد کند، دما، رطوبت و زمان خشک شدن نیاز به کنترل دقیق دارد.

بهبود ظاهر را به پایان می رساند
درمان‌هایی که ظاهر را بهبود می‌بخشند، شامل فرآیندهایی مانند چرت زدن و برش زدن، برس زدن، آویز کردن، سوسک زدن، برش زدن، کنده کردن، کالندر کردن یا فشار دادن، مویر کردن، برجسته کردن، کرپ کردن، لعاب زدن، پرداخت، و روشن کردن نوری است.

چرت زدن و قیچی کردن
چرت زدن فرآیندی است که ممکن است روی پارچه های پشمی، پنبه ای، ابریشم های تابیده شده و ابریشم های نخ ریسی، از جمله انواع بافته شده و بافتنی، اعمال شود تا سطحی مخملی و نرم ایجاد شود. این فرآیند شامل عبور پارچه از روی استوانه‌های گردان پوشیده شده با سیم‌های ظریف است که الیاف کوتاه و شل را، معمولاً از نخ‌های پود، به سطح بالا می‌برد و چرت می‌سازد. این فرآیند که گرما را افزایش می‌دهد، اغلب برای پشم‌ها و پتوها و همچنین روی پتوها اعمال می‌شود.

قیچی چرت بلند شده را به ارتفاع یکنواخت کاهش می دهد و برای همین منظور روی پارچه های پرز استفاده می شود. ماشین های برش بسیار شبیه ماشین های چمن زنی چرخشی عمل می کنند و میزان برش به ارتفاع مورد نظر چرت یا شمع بستگی دارد، با پارچه هایی مانند گاباردین که برش بسیار نزدیکی دارند. برش نیز ممکن است برای ایجاد نوارها و الگوهای دیگر با تغییر ارتفاع سطح اعمال شود.

مسواک زدن
این فرآیند، که برای طیف گسترده ای از پارچه ها اعمال می شود، معمولاً توسط غلتک هایی با روکش مو انجام می شود. این فرآیند برای برداشتن نخ‌های شل و انتهای الیاف کوتاه از پارچه‌های با سطح صاف استفاده می‌شود و همچنین برای چرت زدن روی بافتنی و پارچه‌های بافته شده استفاده می‌شود. مسواک زدن اغلب بر روی پارچه ها پس از برش زدن اعمال می شود و الیاف بریده شده در چرت را از بین می برد.

آواز خواندن
گاز زدن نیز فرآیندی است که برای نخ ها و پارچه ها برای ایجاد سطحی یکنواخت با سوزاندن الیاف بیرون زده، انتهای نخ ها و وز انجام می شود. این کار با عبور دادن الیاف یا نخ روی شعله گاز یا صفحات مسی گرم شده با سرعت کافی برای سوزاندن مواد بیرون زده بدون سوزاندن یا سوزاندن نخ یا پارچه انجام می شود. معمولاً با گذراندن مواد تصفیه شده روی سطح مرطوب برای اطمینان از توقف هرگونه دود کردن، آب زدن انجام می شود.

سوسک
بیتلینگ فرآیندی است که برای پارچه‌های کتان و پارچه‌های پنبه‌ای که شبیه کتانی ساخته می‌شوند به کار می‌رود تا سطحی سخت و صاف با درخشندگی بالا ایجاد کند و همچنین بافت را کمتر متخلخل کند. در این فرآیند، پارچه مرطوب شده و به دور یک استوانه آهنی پیچیده شده، از دستگاهی عبور می‌کند که در آن با پتک‌های چوبی سنگین کوبیده می‌شود.

تزئینات
تزیینات فرآیندی است که برای پارچه های پشمی و تراشیده، پارچه های الیاف مصنوعی و ترکیبی و انواع مختلف بافتنی اعمال می شود. این شامل اعمال گرما و فشار برای تنظیم یا ایجاد درخشندگی و نرمی دست و حتی به مجموعه و دانه بندی پارچه های خاص است. وقتی روی بافتنی های دوتایی استفاده می شود، دست ترد می دهد و انقباض را کاهش می دهد. در تزیینات مرطوب، که درخشندگی یا شکوفه ملایمی می دهد، پارچه تحت کشش با عبور دادن آن از روی استوانه های سوراخ دار بخار می شود.

تندرینگ، خرچنگ، و تنظیم حرارت
اینها فرآیندهای نهایی هستند که برای تنظیم تار و پود پارچه‌های بافته شده در زوایای قائم نسبت به یکدیگر و کشش و تنظیم پارچه استفاده می‌شوند.o ابعاد نهایی آن تنترینگ با استفاده از یک قاب چادری، متشکل از زنجیر مجهز به سنجاق یا گیره برای نگه داشتن قسمت‌های بافی پارچه، و در مسیر حرکت، عرض را تحت کشش امتداد می‌دهد. با عبور پارچه از محفظه گرم شده، چین و چروک ها از بین می روند، بافت صاف می شود و پارچه تا اندازه نهایی خود خشک می شود. هنگامی که این فرآیند روی پشم های مرطوب اعمال می شود، به آن خرچنگ می گویند. هنگامی که بر روی الیاف مصنوعی اعمال می شود، گاهی اوقات آن را گرما گیر می نامند، اصطلاحی که به حالت دائمی چین ها، چین ها و جلوه های ویژه سطح نیز اطلاق می شود.

تقویم کردن

کلندرینگ فرآیند نهایی است که در آن گرما و فشار با عبور دادن آن بین غلتک های گرم شده به پارچه اعمال می شود و سطحی صاف، براق و صاف ایجاد می کند. درخشندگی زمانی افزایش می یابد که درجه حرارت و فشار افزایش یابد. کلندرینگ برای پارچه هایی که سطح صاف و صاف مطلوب است مانند اکثر پنبه ها، بسیاری از کتانی ها و ابریشم ها و پارچه های مصنوعی مختلف اعمال می شود. در پارچه هایی مانند مخمل، سطح صاف مطلوب نیست و پارچه در حالت کشش، بدون فشار دادن بخار می شود. هنگامی که روی پشم اعمال می شود، این فرآیند پرس نامیده می شود و از صفحات فلزی گرم شده سنگین برای بخار دادن و فشار دادن پارچه استفاده می شود. کلندرینگ معمولاً یک فرآیند دائمی نیست.


مویر کردن، منبت کاری، لعاب کاری و سیره کردن، و جلا دادن، همگی از تغییرات فرآیند کلندری هستند. Moiré یک جلوه موج دار یا "آبی" است که توسط غلتک های حکاکی شده که طرح را به پارچه فشار می دهد، ایجاد می شود. این فرآیند که برای پنبه، استات، ابریشم مصنوعی و برخی از پارچه‌های مصنوعی آجدار اعمال می‌شود، فقط برای استات‌ها و ریون‌های تصفیه‌شده با رزین دائمی است. نقش برجسته طرح برجسته ای را ایجاد می کند که از پس زمینه متمایز است و با عبور پارچه از بین غلتک های گرم شده که با یک طرح حکاکی شده است به دست می آید. اگرچه نقش برجسته قبلاً موقتی بود، اما اکنون فرآیندهایی برای دائمی کردن این اثر ایجاد شده است.


لعاب دادن سطحی صاف، سفت و بسیار صیقلی را به پارچه هایی مانند چینتز می بخشد. این کار با استفاده از سفت کننده هایی مانند نشاسته، چسب، شلاک یا رزین روی پارچه و سپس عبور دادن آن از میان غلتک های صاف و داغ که اصطکاک ایجاد می کنند، به دست می آید. اکنون رزین ها به طور گسترده ای برای ایجاد لعاب دائمی استفاده می شوند. سیره (برگرفته از کلمه فرانسوی به معنای موم شده) فرآیند مشابهی است که برای ابریشم و ابریشم با استفاده از موم و به دنبال آن کلندری گرم اعمال می شود و براقیت فلزی بالایی ایجاد می کند. پرداخت های سیره را می توان بدون یک ماده اندازه گیری در استات ها، که ترموپلاستیک هستند (به عنوان مثال، می توانند با گرما نرم شوند)، با اعمال گرما به دست آورد.

پولیش که برای براق کردن پنبه‌ها بدون سفت شدن آن‌ها مانند انواع لعاب‌دار استفاده می‌شود، معمولاً با مرسریزه کردن پارچه و سپس عبور دادن آن از بین غلتک‌های اصطکاکی انجام می‌شود.
https://www.cotton.org/pubs/cottoncounts/fieldtofabric/fabric.cfm
تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در فارسی بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.